کتاب حاضر به نوعی حاصل ترجمه های پیشین این دو مؤلف،نعمت الله فاضلی و مرتضی قلیج،از کار های کسانی مثل تام موریس و جیم مک گوییگان محسوب می شود که سعی کرده از دیدگاه مطالعات فرهنگی و با رویکرد انتقادی به مبحث سیاست گذاری فرهنگی بپردازد.در پیشگفتار کتاب ذکر گشته که کتاب پیش رو هم چنین حاصل تدریس چندساله ی درس برنامه ریزی فرهنگی در مقطع کارشناسی ارشد رشته ی مطالعات فرهنگی در دانشگاه علامه طباطبایی نیز می باشد. «سیاست گذاری فرهنگی در معنایی محدود،تولید،توزیع،مصرف وبازنمایی محصولات فرهنگی است(فاضلی و قلیج ،3:1392) ؛تعریفی است که از سیاست فرهنگی در این جا ارائه می شود.در ادامه به اهمیت این مقوله تا آنجا تأکید می شود که به دلیل تأثیری که حتی سیاست ها و خط مشی های اقتصادی و اجتماعی بر ساحت فرهنگ می گذارند،هر سیاست اجتماعی یک سیاست فرهنگی به شمار می رود. همگن سازی های فرهنگی،بحث های چالش برانگیز...
در جامعه ما سالهاست که گفتگوهایی در باب موضوع شادی و جایگاه آن در زندگی مردم درگرفته است. شادی مفهومی مبهم و البته بسیار پرکاربرد است. در زبان فارسی این واژه همراه با مترادف های مختلفی است. در لغتنامه دهخدا این گونه آمده است "شادی و شادمانی . خوشحالی . بهج . بهجت . استبهاج . بشاشت . مسرت . نشاط. طرب . ارتیاح . وجد. انبساط. سرور. فرح . خوشدلی . شادمانی . رامش . مقابل اندوه و غم . مقابل سوگ . ". اما می توان برای فهم بهتر این موضوع آن را در تفکیکی دقیقتر در دو سطح فردی و جمعی بررسی کرد. در جامعه ما نزاع بر سر نوع و رویکرد تفسیر شادی همچنان جاری و رایج است. گاه امری روحی و بسیار حیاتی در زندگی افراد است و توصیه های زیادی برای شاد زیستن میشود و گاه امری نامطلوب و نشانه ای از ناهنجاری و...
شاید زمانیکه هانری لفور مفهوم «حق بر شهر» را صورتبندی میکرد، گمان نمیکرد که دولتها هم داعیهدار تحقق این مفهوم شوند. اما، در حال حاضر، درتمام کشورها عبارت حق بر شهر از زبان دولتمردان و مدیران شهری بیشتر از کنشگران شنیده میشود. اینکه آیا حق بر شهر مفهومی نهادی است که از طریق ارتقاء نهادهای موجود بتوان آنرا تحقق بخشید یا حق بر شهر اساساً مفهومی رادیکال است که در فضایی مجادلهای (Agonistic) میتوان آنرا مطالبه کرد، باشد برای مجالی دیگر. در این یادداشت من بهدنبال بررسی بازنمودهای مفهوم حق بر شهر در ایران و بهخصوص تهران هستم و تلاش خواهم کرد تا به این پرسش نزدیک شوم که آیا این بازنمود میتواند منجر به دموکراتیکتر شدن فرآیند تولید فضای شهری در ایران منجر شود. مفهوم حق بر شهر از اواسط دهه 1380 وارد گفتمانبرنامهریزی شد، درحالیکه این مفهوم در دهه 1960 (1340) در فرانسه و در دهه 1980...