ویلهلم رایش (Wilhem Reich) برگردان آرمان شهرکی کار درمانگری پیگیر و سنگین روی شخصیت انسانی به من آموخته که در قضاوتِ واکنشهای انسانی باید سه لایه از ساختارهای زیستیروانی biopsychicرا درنظر بگیریم. آنچنانکه در کتاب خود با عنوان تحلیل منش character analysisنیز گفتهام؛ چنین لایههایی تجلّیِ طرز کارهای سوا و مستقلِ توسعهی اجتماعی هستند. در لایهی سطحی، فردِ میانهحالی است که خوددار است مودب است عاطفی است و باوجدان. اگر این لایه با هستهی مرکزی و طبیعیِ خود در تماسی بلافصل میبود؛ هیچگاه شاهد یک تراژدی اجتماعیِ متعلق مربوط به حیوان، تراژدیای به نام بشر، نمی بودیم. تراژدی آنجاست که چنین تماسی ایجاد نشده. این لایهی سطحی از همکاری اجتماعی، با هستهی زیستشناختیِ فرد در تماس نیست بلکه از طریق یک لایهی دوم و واسط مشتمل بر رانههای حسادت، حرص، شهوانیّت، دیگرآزاری، و بیرحمی از لایهی عمیقتر جدا شده است. این همان "ناآگاه" یا "سرکوبشدهی" فرویدی است؛و به زبان اقتصادی-جنسی...