
سعید خواجهافضلی شاید میان نمایشنامهنویسان معاصر نشود کسی را پیدا کرد که مانند اسماعیل خلج مکان واحدی را صحنهٔ بیشتر نمایشنامههایش قرار دهد. از خلج سی نمایشنامه چاپ شده است و سیزدهتایش در قهوهخانه میگذرد، تقریباً نیمی از آثارش. کسی که سراغ نوشتن نمایشنامه رفته باشد، این انتخاب خلج در جایگاه نویسنده را به آسانی درک نخواهد کرد. چرا نویسنده باید مکانی تکراری را برای نمایشنامههایش انتخاب کند؟ این اصرار و سماجت از کجا میآید و چه کارکرد و هدفی برای نویسنده دارد؟ خلج در زندگی هنری خود به حوزههای دیگر نمایش نیز گرایش داشته است. به گفتهٔ اکبر رادی «اسماعیل خلج مصداق زندهاى است از مثلث نویسنده، كارگردان، بازیگر كه شمارى از بهترین نمایشنامههاى معاصر ما را با استتیک خالص ایرانى نوشته، اجرا و بازى كرده است.» خلج بازیگر و کارگردان نیز به قهوهخانه و مکانهایی شبیه به آن علاقهٔ واضحی دارد. او در کارگردانیهایش این سلیقه را اعمال...