
سواد نقادانه [1]، یادگیری در موقعیتهای زندگی واقعی[2] زبانآموزی روشها و رویکردهای آموزش واژگان که در روششناسی آموزش زبان دوم غالبا با عنوان رویکردهای واژگانی (ریچاردز و راجزر 2003)ارائه شدهاند، علیرغم تمرکز بر روی ساختارهای زبانی غیر دستوری، باز هم ماهیت زبان به مثابه امری تکهتکه مورد بررسی قرار میدهند. این رویکردها با تکههای زبانی[10]سر و کار دارند و زبان را در قالب تکههای معنادار زبانی شامل ترکیبات لغوی، افعال و ضمائر آنها، و کلماتمرتبط به هم آموزش میدهند. دیدگاه کاربرد تکههای زبانی اگر چه نشان داده که میتواند به زبانآموزان کمک کند که با به خاطر سپاری کلمات مرتبط با هم و جملات ثابت کاربردی تا میزان زیادی روان صحبت کنند، نمیتواند تجربه یادگیری مادامالعمر و درونی زبان را برای آنها به بار بیاورد؛ یعنی یادگیری و تفکر آگاهانه، پرسشگر، مالکیت زبان [11] (هاوکینز و نورتون 2009)،صدا [12] (کالینز و بلات 2003)، موضع فردی [13] (شور 1999)، هویت [14]...