
مفهوم جریانها (flows) نه تنها در کار آپادورای جایگاهی مرکزی در تبیین جهانیشدن دارد، بلکه خود این مفهوم در مطالعات جهانیشدن از مفاهیم اصلی به حساب میآید و در کار بسیاری از نظریهپردازان این حوزه وجود دارد. کار آپادورای نیز، ارائهی خوانشی از «جریانها» است که مخصوص نظریهی او است. درنتیجه، در اینجا ضمن مرور معنایی که این مفهوم در مطالعات جهانیشدن دارد، به معنای خاص آن در کار آپادورای (1990) خواهم پرداخت. مفهوم جریانها در نظریه آپادورای در ارتباط با مفهوم دیگری است که در نظریهی او جایگاه مرکزی دارد: چشمانداز. چشماندازها و جریانها هر دو به پنج بُعدی اشاره دارند که آپادورای جهانیشدن را از خلال آنها مشاهده و تبیین میکند: ابعاد قومی، مالی، تکنولوژیک، رسانهای و فکری در کار آپادورای هم چشمانداز به حساب میآیند و هم جریان. در یادداشت هفته قبل به مفهوم چشمانداز در کار آپادورای پرداخته شد، در این یادداشت این پنج بعد را...