شبی در سینما گلستان امین هانیه کرمیان قبل از ورود و مقابل در سالن،جمعیتی را شاهد هستیم که با در دست داشتن خوراکی¬های مختلف،انگار که برای مدتی قرار است در یک حصر موقتی قرار بگیرند،آذوقه¬ای مناسب را تدارک دیده و با خود وارد سینما می-کنند.هر کدام از این افراد،همان طور که بارت هم اشاره می¬کند،برای دلایل متفاوتی در این جا جمع شده¬اند؛یا «الزامی فرهنگی» و یا «پر کردن اوقات فراغت و یا واکنشی در برابر تنبلی» (بارت،62:1384) از مثال¬هایی که می¬توان برای اهداف افراد در اینجا ذکر کرد این برخورد در روزهای اول افتتاحیه سینما گلستان است.یادم می¬آید مردی در هنگام تماشای فیلم به من گفت :»ای همو دخترویی هس که تو تبلیغا تو حیاط رو طناب تاب می¬خورد؟»برایش مهم نبود که پول تماشای چه فیلمی را می¬دهد و از پیش برای دیدن یک فیلم مشخص نیامده بود.او تنها می¬خواست بعد از سال¬ها دوباره در چنین فضایی فیلم تماشا...
هانیه کرمیان مجتمع فرهنگی تفریحی گلستان امین از سال 1391 توسط موسسه¬ی عام المنفعه¬ی امین در شهرستان رفسنجان تأسیس شد.این مجموعه در ابتدا بیشتر بر روی دو سالن سینما متمرکز بوده و در ادامه بخش¬های مختلفی به آن افزوده شد.داشتن سالن سینما آن هم بعد از سال¬های متمادی که رفسنجان عملاً سینمایی به خود ندیده-بود،هیجان و شور و بستر جدیدی را موجب شده¬بود.بعد از انقلاب، سالن¬های سینمایی که تعدادشان به دو سالن می¬رسید،تخریب شده و بعد از آن تا سال 91 سینمایی در رفسنجان احداث نگشته¬بود. گلستان امین در حال حاضر بخش¬های متعدد فرهنگی و هنری و البته تجاری را در خود جای داده و سالن سینما یکی از بخش¬های مهمی محسوب می¬گردد که مردم را به سمت این فضا روانه می¬سازد. قسمت¬هایی مثل هنرکده،کافه¬ها،رستوران،بوتیک لباس،شهر کتاب،بوفه و بخش¬های جانبی دیگر.. هر کدام از این بخش¬ها به فراخور مقتضیات این مجموعه و نوع نیازی که به وجود آورده و مخاطبینی...
نقدی بر "سوختن" Burning به کارگردانی لیچانگ-دونگ Lee Chang-dong ساخت کشور کرهی جنوبی 2018 این را همچون نظر و حالتی شخصی درنظر بگیرید لیکن یکی از آرامشهای ناب زندگی تجربهی دیدنِ فیلمی از سینمای فکورانه و هنری کُره است. سالهاست که لیچانگدونگ و کیمکیدوک بار سنگین سینمای معنوی کره را بردوش میکِشند. سینمایی غنی، ظریف، پیچیده، توبرتو، و صدالبته خیالانگیز و تسلّیبخش حتّی آنجا و آنزمان که اندوه و غمباری در فضای تراژیک اثر موج میزند. "شعلهور" یا "سوختن" از این دست فیلمهاست. روایتی بصری عاطفی و دردناک با دو ساختار معناییِ مهم: (الف) بازتعریفی از مفهوم کار، و (ب) تاییدی بر گرایشهای ایدهآلیستی در مارکسیسم. 1 بازتعریفِ کار تمامی تلاش فکری و عملیِ مارکس این بود تا با کاهش ساعات کار روزانه و افزایش دستمزدها، در وهلهی نخست، کار و به تبع آن کارگر، از منطق ضرورت، آزاد، و با ازمیانرفتنِ شرایطی که او را به ازخودبیگانگی...
"خود"نیازمند "دیگری" ارشیا کیوان فر سینما از همان آغاز هم بازنمایی آیینه سان واقعیت نبوده و نیست. حتی اگر هم بخواهد نمی تواند عالم و آدم را همچون یک ناظر لَخت و بی طرف توصیف کند. چشمِ بی منظر وجود ندارد و آفریننده اثر خواهی نخواهی در مقام قضاوت قرار دارد. داوری در باب «خود» و «دیگری». در این نوشته به فرآیندی که در آن «دیگری» برساخته می شود و بازنمایی آن در سینما پرداخته می شود. مقوله ای که هر چند پیشینه ای به بلندای هستی آدمی دارد اما دو مقوله اندیشگی مهم، میزان توجه به این مفهوم را افزایش چشمگیری داد: جایگزین شدن گفتمان حق به جای گفتمان تکلیف و هژمونی فلسفه اصالت فرد. هر دو این مقولات، به ویژه در دوران پسااستعمار، به اقلیت ها (و اکثریت های تحت ستم) اجازه دیده شدن داد و آنها را که طی قرون در جایگاه «دیگری» مطرود، ضعیف و درجه...
وقتی از فیلم دیدن صحبت میکنیم از چه چیزی صحبت میکنیم؟ هنگامیکه میگوییم فیلمی دیدم، واقعاً چه چیزی و دقیقاً کدام قسمتهای فیلم را دیدهایم؟ زاویهی نگاه، لحظهی بهم خوردن پلکها، میزان تمرکز، آشنایی قبلی با لایههای فیلم، نگاه تخصصی، مکانِ تماشای فیلم و موارد بسیار دیگری تجربهی فیلم دیدن هر فرد را منحصربفرد میکند؛ حتی اگر فیلمی یکسان، توسط یک فرد چندین بار مشاهده شود، هر بار این الگوریتم حرکت چشم در نماها و قابهای گوناگون، متفاوت خواهد بود. مثال سادهی آن هم اتفاقی است که بعد از تماشای جمعی یک فیلم، ممکن است هر کدام از شما به نکته یا صحنهای در فیلم اشاره کنید که فرد دیگر متوجه آن نشده باشد. چشم و به طور کلی ذهن ما میتواند بر روی عناصر مختلفی متمرکز شود. این عناصر اگرچه به چینش فیلمساز انتخاب شدهاند، اما مخاطب در روند مشاهده میتواند اجزایی از فیلم را خودآگاهانه یا ناخودآگاهانه دنبال...
لاوینگ ونسان (دوستدار شما، ونسان)، یک فیلم بیوگرافی تجربی است. این فیلم، اولین فیلم داستانی بلندی است که تماماً نقاشی شده است. بدین منظور بیش از صد نقاش با تکنیک رنگ روغن بر روی بوم و به سبک نقاشیهای ونگوگ، مشغول به کار شدند. فیلم توسط دوروتا کوبیلا و هیو ولچمن کارگردانی شده است. کوبیلا که خود نیز نقاش است، بعد از مطالعهی تکنیک و نامههای ونسان ونگوگ به ساخت این فیلم علاقهمند شد. فیلم ابتدا در نسخهای کوتاهتر در سال 2008 در هفت دقیقه ساخته شد و بعد از آن در سال 2017 به صورت فیلم داستانی بلند به نمایش درآمد. فیلم داستان مرگ/خودکشی ونسان ونگوگ، نقاش هلندی را دنبال میکند. مرگی که علیرغم آخرین نامههای او به برادرش تئو مبنی بر احساس سلامتی و آرامش، به وقوع پیوسته است. در این میان دوستِ ونگوگ که پستچیای به نام ژوزف رولین است، آخرین نامهی ونگوگ را در دست دارد....
لری گاتهایم* متولد 1936 و یکی از پیشقراولان سینمای آوانگارد امریکا است که البته چندان در خود آمریکا نیز شناخته شده نیست. او فیلمسازی مستقل است که در دههی 60 به صورت خودآموخته به فیلمسازی 16 میلیمتری روی آورد. فیلمهای او چه آنهایی که در اواخر 1960 به صورت صامت ساخته و در یک نما فیلمبرداری شدند و چه آنهایی که در اواسط دههی 70 ساخته شدند و متشکل از ساختاری فشرده از صدا و تصویر بودند، همگی حکایت از سینمایی دارند که حاضر، مشاهدهگر و در جستجوی مشارکتی عمیق است. (Edmonds, 2016) مسائلی که این روزها با سرعت یافتن ریتم تولیدات رسانهای بیش از پیش در زندگی روزمرهی ما مورد غفلت قرار میگیرد. تماشای فیلمهای گوتهایم برای مخاطبِ بیقرار معاصر که توسط میلیونها تصویر پیدرپی در حال بمباران شدن است کاری سخت به نظر میرسد. اینکه مخاطب بتواند بنشیند و در قاب تصویر به صحنهای ثابت از یک منظرهی...
انسان شناسی و فرهنگ به اطلاع علاقه مندان می رساند که نوزدهمین نشست از دوره ششم سلسله نشست های یکشنبه های انسان شناسی و فرهنگ (نشست 162) را با موضوع «تهران و سینما» برگزار می کند. در این نشست فیلم «تازه نفس ها» اثر کیانوش عیاری نمایش داده خواهد شد و آقای نوید پورمحمدرضا (دکتری شهرسازی و مدرس و پژوهشگر حوزه سینما و شهر) درباره «شهر، پیش از بازنمایی» سخنرانی خواهند کرد. زمان نشست : یکشنبه 12 اسفند 97 ساعت 16 تا 19 مکان نشست: خیابان ولیعصر، نرسیده به میدان ولیعصر، خیابان دمشق، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
ترجمۀ مهرنوش فطرت فیلم قهوه و سیگار محصول 2003 میلادی از یازده داستان کوتاه تشکیل شده است که در کافهای میگذرد. این فیلم ساختۀ جیم جارموش، کارگردان مستقل آمریكایی، است. ویژگىهایى مانند روایتِ مینىمالیستى، تأكید بر ریتم و ساختار، فضاى سوررئال و ابزورد، ساختار روایى شاعرانه، طنز تلخ، نگاه بدبینانه و در عین حال انسانى به زندگى در بیشتر فیلمهاى جارموش دیده میشوند. شخصیتهاى او معمولاً سرگردان، درونگرا، بیگانه یا جداافتاده هستند و در پى یافتن حقیقتى ناشناختهاند. گفتوگوی زیر دربارۀ فیلم قهوه و سیگار یکی از آثار سینمایی وی است. ایدۀ اولیۀ فیلم چطور در ذهنت شکل گرفت؟ - ایدۀ اولیه از برنامۀ SNL (Saturday Night Live) در سال 1986 آمد. مجری SNL از من خواست تا برنامهای کوتاه برای این شو بسازم و گفت که باید پنج دقیقه باشد. قرار شد چند قسمتی درست کنم تا طی چند هفته در برنامه پخش شود. آنموقع روبرتو بنینی را...
«شهر و سینما» مروری بر شهر در سینمای جهان و واکاوی تصویر تهران در سینمای داستانی ایران، حامد گوهری پور و غلامرضا لطیفی. انتشارات نگارستان اندیشه، 1397 در کتاب حاضر کوشیده شده تا پس از تبیین رابطۀ بین شهر و سینما، با واکاوی فیلم های سینمایی، شهر از زاویه ای جدید مورد بررسی قرار گیرد. درک این نکته که چه برداشتهایی از شهر وجود داشته و بازتاب آن در فیلم های سینمایی چگونه بوده است، برای جامعتر شدن مطالعات شهرشناسانه نه تنها لازم، بلکه ضروری است. بنابر این، ابتدایی ترین هدف این کتاب، پیش از وارد شده به بحث اصلی که تحلیل تصویرهای شهر تهران در فیلم های سینمایی ایرانی میباشد، شناخت رابطه ای است که در طول سینما بین این صنعت- رسانۀ هنری و شهر وجود داشته و همچنان ادامه دارد. رابطه ای که به موجب آن، زوایای گوناگون شهرهای مختلف جهان بر پرده سینمای کشورهای مختلف ظاهر گشته...
سعید خواجهافضلی شاید میان نمایشنامهنویسان معاصر نشود کسی را پیدا کرد که مانند اسماعیل خلج مکان واحدی را صحنهٔ بیشتر نمایشنامههایش قرار دهد. از خلج سی نمایشنامه چاپ شده است و سیزدهتایش در قهوهخانه میگذرد، تقریباً نیمی از آثارش. کسی که سراغ نوشتن نمایشنامه رفته باشد، این انتخاب خلج در جایگاه نویسنده را به آسانی درک نخواهد کرد. چرا نویسنده باید مکانی تکراری را برای نمایشنامههایش انتخاب کند؟ این اصرار و سماجت از کجا میآید و چه کارکرد و هدفی برای نویسنده دارد؟ خلج در زندگی هنری خود به حوزههای دیگر نمایش نیز گرایش داشته است. به گفتهٔ اکبر رادی «اسماعیل خلج مصداق زندهاى است از مثلث نویسنده، كارگردان، بازیگر كه شمارى از بهترین نمایشنامههاى معاصر ما را با استتیک خالص ایرانى نوشته، اجرا و بازى كرده است.» خلج بازیگر و کارگردان نیز به قهوهخانه و مکانهایی شبیه به آن علاقهٔ واضحی دارد. او در کارگردانیهایش این سلیقه را اعمال...
گفت وگوی اختصاصی با فرهاد ورهرام؛ تهران-ایرنا- مشکلات سینمای مستند و جشنواره سینما حقیقت که محل اختصاصی برای حضور و اکران این فیلمهاست، نیاز به بررسی و مداقه دارد که این مهم جز با توجه کردن به نظرات صاحبنظران، متخصصان و فعالان این حوزه امکان پذیر نیست. گفت وگو از سارا بقایی به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، به منظور بررسی وضعیت سینمای مستند در ایران، مشکلات و نواقص آن و همچنین نگاهی به عملکرد و اوضاع جشنواره سینما حقیقت پژوهشگر ایرنا با فرهاد ورهرام به عنوان یکی از پیشکسوتان مستندسازی در ایران به گفت وگو نشست. ورهرام مستندسازی است که در آثار و تولیداتش مطالعات مردم شناختی و مردم نگاری بافت های محلی، حرف اول را می زند. یکی از ساخته های جدید او «عروسی پسر زینت» که بازنمایی آیینی یک مراسم ازدواج در روستایی در جزیره قشم است امسال و در دوازدهمین دوره جشنواره...
"سینما و تاریخ" (Cinema and History) در اصل کتابی است به زبان فرانسه، که مارک فِرو (Marc Ferro) به سال 1977 میلادی به چاپ سپرده، محمّد تهامی نژاد (زاد: 1321ش) از زبان انگلیسی آن را به فارسی برگردان کرده است. پرسش بنیادی فِرو در این کتاب – که درواقع مجموعهمقالات اوست – اینکه: «آیا سینما میتواند چیزی درموردِ روح و خُلق و خویِ یک دوره ی تاریخی به ما بگوید؟» (ص: دوازده) فیلم – ازاین منظر و به زعمِ نائومی گرین (Naomi Greene)؛ مترجم فرانسه به انگلیسی کتاب – میتواند داده ای تاریخی باشد و ازاینرو باید منبعِ تاریخ نویسان گردد، بل تخیّل تاریخی یک فیلمساز نیز «از اَسنادِ تاریخی، واقعیتر است.» (ص: سیزده) مارک فِرو، عملکردِ آگاهانه و ناخودآگاه زبان سینما را هدفمند می انگارد و ازاینرو دارای ارزش تاریخی. این نگاه؛ یعنی «اقدام به خوانش تاریخی و اجتماعی فیلم» (ص: بیست و هشت) از سال 1967 میلادی آغازیده...
معمار فضاسازی مجازی از شهرهای واقعی الکساندر ترونه یکی از بزرگترین نوابغ دنیای سینماست. هر فضای طراحی شده توسط او، در نخستین لحظه ظاهر شدن روی پرده، کاملا قابل تشخیص است. حضور او در هر فیلم به معنای یک طراحی ماندگار و امضایی پررنگ در کنار اثر بود که حتی در آثار فیلمسازان صاحب سبکی چون بیلی وایلدر و اورسون ولز نیز کمرنگتر از امضای کارگردان بهنظر نمیآمد. در آثار ترونه میتوان مانند یک نقاشی کوبیست (که ترونه بدون شک تحت تاثیر آن بوده) تمام زوایا و ابعاد یک فضا را در لایههایی انباشته به روی پرده دوبعدی دید. طرحهای او تابلوهای جانداری بودند که توامان از نبوغ یک نقاش در کنار هم گذاشتن رنگها و ترکیبات و نبوغ یک معمار در خلق حجمها و فضاها برخوردار بودند. پس از مارسل کارنه (کارگردان) و ژاک پرهور (سناریست)، ترونه مهمترین چهره سینمای رئالیست شاعرانه فرانسه نیز محسوب میشد. فیلمهای او بین...
جمعه دوم مرداد در نکو داشت ابوالحسن تهامی نژاد در تالار ایوان شمس، سخنران جلسه، تمایل علی حاتمی به دوبله را بیان می کردکه دیدم احد صادقی برنامه ریز و کارمند خانه سینما - در سالن به دنبال کسی می گردد. در گوشه راست انتهای سالن نشسته بودم. احدچشمش به من افتاد، از بین مبل ها و دست و پای میهمانان آمد جلو و کنار گوشم گفت از شما دعوت شده بیائید روی سن. گفتم چی باید بگم؟ گفت هیچی! ساعتی دیگر، من کنار صحنه بودم. دست چپ بالای پله های کنار صحنه ایوان شمس اتاق گریم بود و برخی می رفتند و می آمدند. آقای چنگیزجلیلوند در روشنایی ایستاده بود. سلام کردم و آمدم پائین، از لای لته های پشت صحنه، هم تصویر برادرم رابرپرده می دیدم هم فکر کردم که چه باید بگویم. خودم را به تاریکی کشاندم، پشت لته ها فرو رفتم وتمام دانسته هایم از...
سدریک گیبونز برگردان: کتایون یوسفی در میان تمامی هنرمندانی که در طول عصر طلایی سینما دکورهایی را برای فیلمها آفریدند، سدریک گیبونز سرشناس ترین چهره بود. وی در مقام سرپرست واحد طراحی استودیوی متروگلدوین مایر، استانداردهای هنری هالیوود را چنان بالا برد که تماشاگران را بسرعت مجذوب تمایز بصری فیلمهای مترو کرده و در عین حال تحسین منتقدان را برانگیخت. به این ترتیب وی گامی مهم در جهت همه فهم کردن اندیشه های معمارانه برداشت. خود مجسمه اسکار برجسته ترین دستاورد اوست که در 1928 طراحی کرد. فیلمهای گیبونز از نظر ژانر، سبک و مضمون بسیار متنوع بودند؛ از درام های معاصر و فیلمهایی در دورههای گوناگون تاریخی گرفته تا موزیکال و فیلمهای جنگی. اما با وجود کارنامه پربارش، اهمیت وی بیشتر بخاطر وارد کردن طراحی مدرن به هالیوود بود که نمونه آن را در درامهایی همچون گراند هتل (1932) و زنان (1939) می توان دید. سالهای اولیه فعالیت...
سینما الگویی از عالم واقع ارائه میدهد. زمان در زمره ی مهمترین خصائل جهان واقعی است. سینما پیش از آغاز هر نوع عمل خلاقانه ای، نظام بسیار محکم و بی انعطافی را در بکارگیری زمان اختیار کرده و بر کارگردان تحمیل میکند. بریدن از این معادلها و هم بازماندن در حدود و حصور سینما، امکان پذیر نیست. کارگردان باید با آنها پیکار کرده، و با استفاده از منابع و امکانات خود سینما شکستشان دهد. در تمامی هنرهایی که دید و نشانه های تصویری را بکار میگیرند، تنها یک زمان هنری ممکن وجود دارد و آن، زمان حال است؛ لیخاچف در تعریف ماهیت این پدیده در ارتباط با تئاتر مینویسد: اصولا زمان حال تئاتری چیست؟ این زمان، زمان حال اجرای نمایش در برابر تماشاگران، احیاء زمان رویدادها، شخصیتها و فراتر از آن، چنان رستاخیزی است که تماشاگران باید فراموش کنند که ناظر گذشته هستند. در همین آفرینش توهم راستین زمان...
«بچه سنگلج» یک تهرانی تمام عیار است. با همه نکتههای مثبت و منفی در این شناسنامه. هنر ِ او هم در خانوادهاش پسندیده نیست اما از «عزّت» مهندس بیرون نمیآید. تحصیلات بیهوده است. تماشاخانههای لالهزار دانشگاههای بهتری هستند. سالهایی بی پایان برای امرار معاش و ماندن بر صحنه. باید هر نقشی را بپذیرد. مرد میانه سال، «مش حسن» است. و «گاو»، یک معجزه. در رودخانه با او بازی میکند.دوستش دارد و می شویدش. «بلوریها»، اما، دشمنان غریب و همیشه حاضری هستند که از دور آنها را می بیند. نگران است. تا به آخر هنوز هم می ترسید «گاو»ش را بدزدند. صدایی زنگدار. روحی شاد. نقشهایی که کالبدش را هر بار به شکلی در میآورند. همیشه همان که هست. یک مرد میانه سال ابدی. همیشه اهل عمل. همیشه اهل مصلحت. همیشه در جنب و جوش. انتظامی نمی خواهد مثبت باشد و ترجیح میدهد همان «بچه سنگلج» بماند. این را هم در...