مروري برجايگاه عباس کيارستمي در چين حامد وفایی عضو گروه مطالعات تحقیق دانشگاه پکن بدون اغراق ميتوان جايگاه مرحوم عباس کيارستمي در پرجمعيت ترين کشور دنيا -چين- را جايگاهي بي بديل و منحصر به فرد و از مصاديق اين کلام معروف سعدي توصيف کرد که " هنرمند هر جا که رود قدر بيند و در صدر نشيند!" عباس کيارستمي، کارگردان شناخته شده ايراني که بسياري از کارشناسان سينمايي و هنري از او به عنوان يکي از شاخصترين چهره هاي موج نوي سينماي معاصر ايران ياد ميکنند، جايگاهي ويژه و به بيان سعدي نوعي "صدرنشيني" در ميان هنرمندان، سينما دوستان و حتي بسياري از مردم عادي چين دارد. در حالي که شايد توفيق همراهي با آثار هنري کيارستمي از تابلوهاي عکاسي اش گرفته تا اشعار و نهايتا فيلم هايش براي بسياري از هموطنان او فراهم نشده باشد، احتمالا براي ايرانيان جالب توجه خواهد بود که بدانند اين کارگردان کشورشان در زمره...
چندخاطره از استاد... سعید نوری ما مردمي متناقضيم. در ميان ما هستند کساني که نادرترين دُرناي تاجدار آفريقايي را به باغ پرندگان تهران ميآورند و از آن جوجه ميکشند تا اين پرندهي آبزي در حال انقراض را احياء کنند. در سيرک تهران نايابترين گونهي ببر سفيد در جهان را نگهداري ميکنند تا بتواند تکثير نسل کند و باقي بماند اما از نگهداري بزرگترين سرمايهي فرهنگي خويش در دنياي بينالملل عاجزيم. عباس کيارستمي، هنرمندي چندوجهي است که تا سينما هست نامش در ميان بزرگترينها خواهد ماند. ده سال پيش، اواخر سال هشتاد و پنج، در فرودگاه اورلي پاريس او را ديدم که آمد ساکش را داد و رفت که سوار هواپيما شود. از مقابلم که گذشت گفتم: «استاد! همه شما را شناختند. حتي با عينک سياه هم مساله حل نميشود.» لبخندي زد و گفت: «اما بيعينک حل ميشود!» در افتتاحيهي بخش بينالملل جشنواره فجر سي و سوم در ارديبهشت نودو چهار...
گفتگوي محمد حقيقت با عباس کيارستمي درباره ي « طعم گيلاس» ( چهاردهم شهريور هفتاد و شش - پاريس ) توضيح: فيلم طعم گيلاس بعد از به دست آوردن نخل طلا (جشنواره کن 1997) در26 نوامبرهمان سال در فرانسه به نمايش عمومي در آمد. کمپاني ( سي بي 2000) پخش کننده فيلم يک پرونده ي مطبوعاتي درست کرد وازمحمد حقيقت خواست گفتگوئي با عباس کيارستمي درباره فيلم ترتيب دهد. ترجمه ي اين گفتگو از فرانسه به فارسي توسط سعيد نوري انجام شده است. عباس کيارستمي درخواست کرده بود اين شعر خيام درپرونده ي مطبوعاتي چاپ شود. اي بس که نباشيم و جهان خواهد بود ني نام زما و ني نشان خواهد بود زين پيش نبوديم و نبد هيچ خلل زين پس چو نباشيم همان خواهد بود محمد حقيقت: عنوان فيلم شما،«طعم گيلاس» چه معنايي دارد؟ عباس کيارستمي: من به سه عنوان مختلف فکر کرده بودم:...
گفتگو با محمد حقیقت سعید نوری محمد حقيقت دانش آموخته ي سينما در فرانسه است او پيش از انقلاب در سينماي آزاد اصفهان فعاليت مي کرد و فيلم مي ساخت. حقيقت از بهمن 1355 به خاطر علاقه اش به سينما تک فرانسه به پاريس رفت و تا امروز که چهل سال از اين سفر مي گذرد در آنجا مانده است. او زحمات زيادي براي معرفي سينماي ايران به فرانسوي ها کشيده است. اولين جشنواره ي فيلم هاي ايراني بعد از انقلاب در پاريس با تلاش او برگزار شد. دستيار سهراب شهيد ثالث در فيلم تعطيلات طولاني لوته آيزنر بوده و فيلم «دو فرشته» ساخت خودش نيز در هفته ي منتقدين جشنواره کن نمايش داشته. وي اخيراً فيلم کوتاه و زيبايي از يک پسربچه ي علاقه مند به سينما در فرانسه ساخته به نام «من، توما دوازده سال دارم»... آنچه مي خوانيد حاصل گفتگوي سعيد نوري فيلمساز با محمد حقيقت درباره...
سید علی میرفتاح اواخر دهه شصت، دانشجويان هنر را دعوت کردند به دانشکده سينما- همين پايين شيرودي، ورکش- که «مشق شب» را ببينند و با کارگردانش به بحث و گفتوگو بنشينند. آن ايام تب سينما داغتر از هر زمان ديگر بود و سينمادوستان هيچ فرصتي را براي فيلم ديدن و بحث کردن از دست نميدادند. مشق شب تازه ساخته شده بود و اين طرف و آن طرف خبرهاي ضد و نقيضي دربارهاش شنيده ميشد. فيلم داغ داغ بود و هنوز روانشناسان و مدافعان حقوق کودک عليه فيلم و فيلمساز، طرح دعوا نکرده بودند اما از اسم و عکس و گرافيکش معلوم بود که فيلمي معمولي نخواهد بود و حتما سر و صدا خواهد کرد. کارگردان مشق شب هم اگرچه به خاطر «خانه دوست کجاست» اعتباري جهاني پيدا کرده بود اما هنوز تا «کيارستمي» شدن فاصله داشت و تماشاگران با پيشداوري کمتري، بلکه با ذهن صافتري به تماشاي فيلمهايش مينشستند....
بهروز غریب پور در هر دشتي که لالهزاري بوده است از سرخي خون شهرياري بوده است هر جا که بنفشه از زمين ميرويد خالي است که بر رخ نگاري بوده است تک مضراب: در حال و هواي خيام و زمانه و افکارش هستم که خبر بهتآور فوت کيارستمي را ميشنوم و به خودم لعنت ميفرستم که چرا خبر سلامتي او را باور نکرده و به يکي از نزديکانم گفته بودم کيارستمي رفتني است. کتاب رباعيات خيام کنار دستم است و اولين رباعي را بر صدر اين يادداشت مينويسم و روزها و ماهها و سالها را طي ميکنم تا او را بيابم؛ صنوبر رفته را با جاني مجروح مييابم. کيارستمي را ميبينم و... به ملاقات من آمده است و از کشتارگاه سابق و فرهنگسراي بهمن با هم بازديد کردهايم... ميخواهد سوار ماشين شود و به جاي آنکه در سمت راننده را باز کند، در سمت کمکراننده را باز ميکند و...
سر کلاس با کیارستمی. پال کرونین. ترجمۀ سهراب مهدوی. تهران: مؤسسۀ فرهنگی ـ پژوهشی چاپ و نشر نظر، 1395. 208 ص. مصور. 150000 ریال. گشودنِ کتاب سرکلاس با کیارستمی چیزی کم ندارد از وارد شدن به اتاقی که او در آن بر صندلی نشسته و ایدهها و تجربیاتش را با ما به اشتراک میگذارد. شیوۀ ساده و بیتشریفات پردازش کتاب، همراه با عکسهایی شفاف از کیارستمی و هنرآموزانش، و لحن آرام و مستقیم و بیپیرایۀ این مرد بزرگ نَفَس گرم او را به مخاطب میرساند ـ نَفَسی چنان گرم که آموزش فیلمسازی تنها بهانهای است تا در محضرش بنشینی و اسب خیال را در دشتهای روشن و باز سخن او رها کنی. کتاب گزارشی پرمایه و گرانقدر است از تجربیات، خاطرات شخصی و کاری، و شرح روش کار کیارستمی در فیلمسازی که به همّت پال کرونین گردآوری شده و با بیانی ساده و روان به رشتۀ تحریر...
گفتگوي محمد حقيقت با عباس کيارستمي درباره ي « طعم گيلاس» ( چهاردهم شهريور هفتاد و شش - پاريس ) توضيح: فيلم طعم گيلاس بعد از بهدست آوردن نخل طلا (جشنواره کن 1997) در26 نوامبرهمان سال در فرانسه بهنمايش عمومي در آمد. کمپاني ( سي بي 2000) پخش کننده فيلم يک پروندهي مطبوعاتي درست کردوازمحمد حقيقت خواست گفتگوئي با عباس کيارستمي درباره فيلم ترتيب دهد. ترجمهي اين گفتگو از فرانسه به فارسي توسط سعيد نوري انجام شده است. عباس کيارستمي درخواست کرده بود اين شعر خيام درپروندهي مطبوعاتي چاپ شود. اي بس که نباشيم و جهان خواهد بود ني نام زما و ني نشان خواهد بود زين پيش نبوديم و نبد هيچ خلل زين پس چو نباشيم همان خواهد بود محمد حقيقت: عنوان فيلم شما،«طعم گيلاس» چه معنايي دارد؟ عباس کيارستمي: من به سه عنوان مختلف فکر کرده بودم: «سفر به سپيده دم»، «کسوف» و «طعم گيلاس». اين عنوان براي...
نمايشگاهي که از تاريخ ١٩ سپتامبر ٢٠٠٧ تا ٧ ژانويه ٢٠٠٨ در مرکز پومپيدوي پاريس به نام « مکاتبات » برگزار شد گفتگويي ميان آثار دو فيلمساز، ويکتور اريس و عباس کيارستمي را حول موضوعات مشترک آثارشان من جمله دوران کودکي مطرح مي کند. آثار آنها که شامل ويدئوچيدمان ، عکس و نقاشي ست ما را به بازانديشي دربارهء جايگاه کارگردان در سينما وا مي دارد. تقدير چنين نخواسته بود که مسيرعباس کيارستمي وويکتور اريس به هم برخورد کند. حتي اگر هر دو درهفته اي مشابه و درسالي مشابه متولد شده باشند ، ارتباط اندکي ميان بستر اسپانيايي که اولي در آن فيلمساز شد وفضاي ايراني که دومي راهش را در آن پيدا کرد وجود دارد . درعوض هردو دوران آشفته اي را از سرگذراندند: پايان دوران فرانکيسم براي اريس ( که اولين فيلم بلندش با عنوان «روح کندوي عسل» را در سال ١٩٧٣، دوسال بعد از روي کار...