
شهرهای ساحلی، به گونه ای معجزه آسا همه ساکنان و بناها و نگاه ها و قدم ها و احساس ها و کنش های را به سوی دریا می کشانند. رمز و رازی آنجاست: رازی در آن سوی دریاها که انتظار ما را می کشد. هم از این رو، خیابان های شهری، کوچه ها، آدم ها، عطری که در هوا پراکنده ، هوا و آفتاب و حتی حافظه و خاطراتی که در میان انسان ها چون امواجی ناپیدا در جریان است، همه در خود دریا و دریایی بودن را دارند. این احساسی است که گردشگر، در بالای «بوستان ادوارد هفتم»، بر فراز «میدان مارکی دو پومبال»، در منظره ای بی نهایت خیالین و وهم انگیز، می تواند دریابد. از آنجا، شهر زیر پای ما است. اما پشتش را به ما کرده ؛ در ابهام و سایه – روشنی رویایی و غبار آلود فرو رفته. و تنها در دوردست ها، در تکه...