مقدمه دهه ی فجر یادآور اتفاقاتی است که امروز بسیاری از مردم آن را به یاد ندارند و به آن نمی اندیشند. اتفاقاتی که برخی از آن ها به صورت عینی و مشاهده پذیر رخ داد و این را احتمالا همه ی آن هایی که حضور داشتند دیده اند و می توانند بنویسند یا تعریف کنند. اما اتفاقات دیگری افتاده است که نمی توان آن را به صورت عینی دید، بلکه آن را باید از میان مفاهیم و اندیشه ها کاوید و دید. انقلاب علیه ذهن خسته ذهن ایرانی خسته بود، خسته از تصورِ تسلط. اما این خستگی خود را در 57 با ورزشی که با شعار آزادی و رهایی داد، اندکی رفو کرد. ذهن ایرانی احیا شد، آهنگ سر داد و شعار داد و از تکرارها و تصویرها خود را رها کرد. اما این ذهن خسته، نیاز به بالینگری دارد تا تصویرهای خسته کننده دوباره آن را در ذیل...
دیوید کول برگردان منوچهر مرزبانیان آیا روا نیست که حکمرانی آقای ”دانالد ترامپ“ انگیزشی به بازنویسی نخستین اصلاحیه قانون اساسی آمریکا گردد، که ضامن آزادی کامل بیان است؟ وقتی این اصلاحیه عذر نفرت پراکنی و دست یازی به اعمال خشن در تظاهرات پرخاشگرانه گروه های نژادپرست یا ”نئونازی“، در ایالات متحده، می گردد، آیا نباید به محدود کردن آزادی بیان، و تردید در اصل برابری بیانجامد؟ پس از فوران خشونت غمباری که روز ۱۲ اوت گذشته هنگام تجمع هواداران برتری نژاد سفید در ”شارلوت ویل“ در ایالت ”ویرجنیا“ روی داد، پرداختن به این پرسشها بار دیگر با حدت و شدت بیشتری به دستور روز بازگشته. آقای ”جیسون کسلر“ سازمان دهنده این تجمع، به مقابله با تصمیم شهرداری ”شارلوت ویل“برخاسته بود که می خواست محل تجمع به ”Emancipation Park“، در فاصله یک کیلومتر و نیمی محل مقرر، جابجا شود، پیش پای بنای یادبود ژنرال ”رابرت ادوارد لی“ [فرمانده جنگجویان ایالات متحد...
آنتونیو گرامشی برگردان علیرضا نجفی بی تفاوت ها متنفرم از بی تفاوت ها. چون فدریکو هبل5 معتقدم زندگی کردن به معنای مبارز بودن است. نمی شود که تنها "آدم" بود، غریب با شهر. کسی که واقعا زندگی می¬کند نمی¬تواند که شهروند نباشد و مبارزه نکند. بی تفاوتی تنبلی است، انگلی است، بی جراتی است، زندگی نیست. بنابراین از بی تفاوت ها متنفرم. بی تفاوتی وزن مرده ی تاریخ است. وزن سربی ای به پای نوآور است. عنصر لَختی است که در آن درخشان¬ترین اشتیاقات غرق می¬شوند، باتلاقی است دور شهرِ کهنه که از دیوارهای سخت بهتر محافظتش می¬کند، بهتر از سینه¬ی جنگجویانش، چونکه عابران را در عمق چسبناکش می¬بلعد، از بین می¬برد و گاهی کاری می¬کند تا دست از عمل قهرمانانه¬شان بردارند. بی تفاوتی باقدرت در تاریخ عمل می¬کند. غیرفعالانه عمل می¬کند، اما عمل می¬کند. تقدیر است، چیزی است که نمی¬شود رویش حساب کرد. چیزی است که برنامه¬ها را به...
به نظر من برای آنکه آزادی، مفهوم و محتوایی [حقیقی] داشته باشد، نباید و نمی توان آن را در خلاء تجربه کرد. آزادی، همواره به معنای رودررویی با موانع گوناگون و از سر راه برداشتن آنها بوده است. هیچ چیز به باور من، نمی تواند سخن همکارم در کلژ دو فرانس، رولان بارت، را توجیه کند که می گوید: «زبان فاشیستی است.» چرا؟ زیرا زبان دارای قوانین و الزاماتی است. و به دلیل دارا بودن همین ضوابط است که می توانیم [چیزی به نام] شعر داشته باشیم و شعر به معنایی، شناخت این قواعد الزام ها و چیره شدن بر آنها است. در کتاب «نگاه دوردست» متونی تا اندازه ای مناقشه بر انگیز وجود دارند که شاید بیشتر جهان معاصر را هدف گرفته باشند. گرایش در نزد برخی از مردم زمانه ما آن است که بگویند: آزادی باید همه جا و در همه موقعیت ها حضور[ ی بدون هیچ...