محمد زینالدینی
سفر دیدار (سفر به کوهستانهای بدخشان و دیدار از مزار ناصرخسرو قبادیانی). محمدرضا توکلی صابری. تهران: اختران، 1395 . 223 ص، مصور. 180000 ریال.
در دنیای امروز، اگر تصمیم بگیرید به سفر بروید، ممکنترین و راحتترین راه مراجعه به آژانسهای مسافرتی است. مجموعهای از پوسترها و بروشورهای تبلیغاتی، شامل برنامههایی مدوّن و مشخص برای سفر به نقاط مختلف دنیا در اختیار شما گذاشته میشود. برنامههایی که مدت و مکان اقامت، مکانهای تفریحی و تاریخی و نحوة سفر شما را مشخص میکنند. همه چیز از پیش ساخته و پرداخته است و تنها وظیفة شما انتخاب مقصد است و پرداخت هزینه. دیگر نه از دشواری سفر خبری است و نه حتی لازم است به هنگام رسیدن غبار راه از تن بشویید. اما در این میان، پذیرفتن رنج سفر و پا گذاشتن به سرزمینی تاریخی ولی ناامن و آشفته چون افغانستان، چیزی فراتر از طبع انسان امروزی است. سفری به عشق زیارت آرامگاه حکیم ناصرخسرو قبادیانی، از امریکا مهد سرمایة جهانی، به افغانستان جنگزده و روستای حضرت سعید در دل کوهستانهای بدخشان.
ماجرای این سفر که در کتاب سفر دیدار آمده است، در واقع روایتی از تلاشهای خستگیناپذیر دکتر محمدرضا توکلی صابری است برای عبور از مسیری سخت و پرخطر در افغانستان و در نزدیکی نواحی تحت کنترل طالبان. او در شهریور ماه 1392 به قصد این سفر پرماجرا از فرودگاه کلمبوس عازم واشنگتن میشود و از آنجا به استانبول و در نهایت به شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان، میرود. پس از توقفی چند روزه در دوشنبه و اتفاقی که او را با رئیس پلیس فیضآباد افغانستان آشنا میکند، از مرز تاجيکستان وارد افغانستان میشود. از کندوز به فيضآباد میرود و رئيس پليس را ملاقات میکند. سپس با همراهی چهارده سرباز تا منطقة جُرم میرود. اما به دلیل ناامن بودن منطقه در آن ایام، مجبور میشود بقیة راه را به تنهایی و با کمک گرفتن از راهنمایان و ساکنان منطقه طی کند تا به روستای حضرت سعيد و آرامگاه ناصرخسرو برسد. او پس از ديدار آرامگاه ناصرخسرو، به کمک يک رانندة محلی موفق میشود از منطقه عبور کند و خود را به فيضآباد و سپس کندوز برساند و به دوشنبه بازگردد.
اما آنچه این کتاب را خواندنی و جذاب میکند، کوشش جسورانةدکتر توکلی صابری برای رسیدن به مقصدی سخت و پرخطر است و اصرارش در ثبت تمامی این وقایع. اصراری که میتوان آن را نمونهای قرن بیست و یکمی از سفرنامة ناصر خسرو قبادیانی دانست.
آنگونه که تاریخ روایت میکند، ناصر خسرو در قرن پنجم هجری به قصد زیارت خانة خدا، سفری هفت ساله از مرو به سوی مکه را آغاز میکند و در طیّ آن از بسیاری شهرهای ایران قدیم چون قزوین، ری، خوی و تبریز عبور میکند و سپس به سرزمین شام و بیتالمقدس میرود و در نهایت به زیارت خانة خدا نایل میشود. او در سفرنامهاش تلاش میکند حوادث و مسائل پیش آمده را با زبانی جذاب و ساده بیان کند. از محصولات کشاورزی تا عادات و فرهنگهای مردمان و از جذابیتهای طبیعی تا آثار تاریخی سرزمینهای مختلف را به تصویر میکشد. به بیانی، سفرنامة ناصرخسرو را میتوان اثری مردمشناسانه دانست. به این معنا، تلاشتوکلی صابری در سفر دیدار شباهتی ویژه به سفرنامة حکیم قبادیانی دارد.
او از بیان هیچ چیز فروگذار نمیکند. در دوشنبه از وضعیت نامناسب هتلها میگوید و هزینة کرایة تاکسی، از عادات و تکیهکلامهای مردمان تاجیک تا ساختمانهای تاریخی و موزهها. حتی از متداول بودن گرفتن رشوه از مسافران در ادارة گذرنامهکشور تاجیکستان هم میگوید. در مسیر سفر در افغانستان هم از همهچیز و همهکس داستانهایی جالب و خواندنی روایت میکند. از رانندة تاکسی که به قول او، «ابوجهل قرن بیست و یکم» است تا پسرک خیارفروشی که در کنار جاده ایستاده است و یا بازار خرفروشان و... .
دکتر توکلی صابری پیش از این کتاب سفر برگذشتنی را منتشر کرد که شرح سفری است پرطول و دراز در مسیری که ناصر خسرو در قرن پنجم هجری طی کرد. این کتاب در هفتمین دورة جایزة ادبی جلال آلاحمد به عنوان اثر برگزیدة بخش مستندنگاری انتخاب شد و همچنین در سال 1393 برندة جایزة اول جشنوارة سفرنامهگاری ناصرخسرو شد. او در سفر دیدار، نه یک سفرنامةساده که روایتی داستانی و جذاب را بازمیگوید که خواننده را به اعماق جریان زندگی در افغانستان میبرد و میکوشد تصویری بهدور از تعصب از فرهنگها و سنّتهای اقوام ساکن آن سرزمین ارائه دهد. تصویری که گاه با ابراز تأسف نویسنده از محرومیت انسانها همراه میشود. مثلاً در جایی با دیدن جوانی برازنده که به امید به دست آوردن اندکسرمایهای به بازار خرفروشان آمده، اما ناامید و دلشکسته بازمیگرد، مینویسد: «دلم میشکند. این جوان رعنا در هر جای امریکا بود اکنون با این قد و بالا و سیما میتوانست بازیگر معروفی بشود و در هر کار دیگری موفق بشود. و اکنون پس از هشت روز راهپیمایی در کوه که کار آسانی نیست، میگوید سودی نکرده و ساکت در گوشهای نشسته، بلکه کسی خرهایش را بخرد. از بین رفتن استعداد، جنایت بزرگی است...»
کتاب خوشبختانه مصور است. اما شاید نقطة ضعف این اثر را باید برخی عکسهایی دانست که نویسنده در طول سفر خود از مردمان و مناطق مختلف گرفته است. گرچه بسیاری از تصاویر، مانند عکسهایی از آرامگاه ناصرخسرو، جذاب و دیدنی هستند و گاه کممانند، ولی اصرار او به حضور داشتن در کادر دوربین خودش، برخی از این تصویرها را به عکسهای یادگاری تبدیل میکند و از جنبههای مردمشناختی و روایتگونة آن میکاهد.
پایانبخش سفر دیدار، یادداشتی با عنوان«سفالینة بیارزش» است. این یادداشت در واقع نقد صریح و مستدل دکتر توکلی صابری بر کتاب نگاهی نو به سفرنامه تألیف فیروز منصوری است. گویا نویسندة کتاب نگاهی نو به سفرنامه کوشیده با استدلالها و دلایلی سفرنامة ناصرخسرو را یکسره ساخته و پرداختة استعمار پیر بریتانیا بداند و سفر حکیم قبادیانی به سرزمین بیتالمقدس را داستانی دروغین برای هویّت بخشیدن به صهیونیسم و اسرائیل تلقی کند. نگارندة سفر دیدار، با اتکای بر مستندات و منابع معتبر، این ادعا را مردود میشمارد.
این مطلب در چارچوب همکاری انسان شناسی و فرهنگ و مجله جهان کتاب منتشر می شود.
دوست و همکار گرامی
چنانکه از فعالیت های داوطلبانه کانون «انسان شناسی و فرهنگ» و مطالب منتشر شده در سایت آن بهره می برید و انتشار آزاد این اطلاعات و استمرار این فعالیت ها را مفید می دانید، لطفا در نظر داشته باشید که در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان نیز وجود دارد. کمک های مالی شما حتی در مبالغ بسیار اندک، می توانند کمک موثری برای ما باشند.
حامی گرامی اطلاعات مالی کانون انسانشناسی و فرهنگ هفتهای یکبار در نرم افزار حسابداری درج میشود شما میتوانید شرح فعالیت مالی کانون را از طریق لینک زیر دنبال کنید.
https://www.hesabfa.com/View/